با نوازندگان ارکستر سمفونیک لجبازی نکنید!/ ویترین موسیقی دست پلیبکخوانهاست+ فیلم
تاریخ انتشار: ۹ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۵۴۱۱۲
به گزارش خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، «وحید علی پور» رهبر ارکستر و نوازنده پیانو و آهنگساز ایرانی است. وی در اردبیل زاده شده و از ۱۰ سالگی آموزش پیانو را نزد اساتید اردبیل فرا گرفته است، سپس برای ادامه تحصیل به باکو رفته و در آنجا ضمن تحصیل در رشته رهبری اُپرا و ارکستر سمفونیک، ارکستر فلارمونیک باکو را تأسیس کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همچنین در سال ۱۳۹۸ ارکستر خصوصی خود یعنی ارکستر آلنام را تأسیس کرد که خود به عنوان رهبر و سرپرست ارکستر است و تاکنون اجراهای مختلفی با این ارکستر در شهرهای تهران، تبریز و اردبیل داشته و در دوران کرونا نیز با ارکستر آلنام به صورت آنلاین با تلویزیون اینترنتی لنز (ایرانسل) یک اجرا داشته و در سال جاری نیز یک کنسرت دیگر در تالار وحدت و با استقبال خوب تماشاگران به صحنه برده است.
در ارتباط با فراز و فرودهای فعالیت ارکسترهای موسیقی در ایران، شرایط ارکستر آلنام، وضعیت ارکستر سمفونیک تهران و ذائقه موسیقیایی مردم در شرایط فعلی با وحید علیپور رهبر جوان ارکستر آذربایجانی آلنام به گفتوگو مشروح نشستیم که در ادامه میخوانید:
دانلود فیلم اصلی کد ویدیوآقای علیپور به عنوان سوال نخست درباره شرایط ارکسترها در ایران برایمان بفرمایید، نسبت به فراز و فرودهایی که در دورههای اخیر در عرصه موسیقی گروهی طی کردیم، وضعیت را به چه صورت میبینید؟
ما در ایران دو نوع ارکستر داریم، یکی ارکسترهای مستقل و دیگری دولتی. ارکسترهای مستقل که شرایطشان مشخص است به دلیل نابسامانیهای فرهنگی شرایط خوبی ندارند یعنی یا منحل شدهاند یا به سمت نوازندگان هنرجو سوق پیدا کردهاند یعنی عملا هیچ فعالیت واقعی ندارند و تعدادشان هم خیلی کم است. مثلا ارکستر آلنام از همین دست ارکسترها است که حمایتی هم از این دست ارکسترهای مستقل نمیشود و وضعیت اقتصادی سختی را میگذرانند تا در نهایت به تدریج تحلیل بروند و منحل شوند. این ارکسترها نیاز به حمایت دارند نه از سمت دولت بلکه از سوی گروههای مختلف و کمپانیهایی که در عرصه موسیقی فعال هستند.
در حال حاضر چند کمپانی بزرگ داریم که از موسیقی حمایت میکنند اما آنها هم سمت موسیقی پاپ هستند، خیلی از این هنرمندان هم که اجراهایشان پلی بک است و باعث خجالت هستند مردم کلی هزینه میکنند برای رفتن به یک کنسرت بعد هم خواننده پلی بک اجرا میکند این دیگر خودش یک درد فرهنگی و هنری است اما در مقابلش وقتی اسم موسیقی کلاسیک یا سنتی جلوی این کمپانیها میآید، بدنشان میلرزد که کنسرت فروش میکند یا خیر؟ همین مصادیق نشان میدهد که موسیقی کلاسیک یا سنتی در ایران دلسوزی ندارد.
اما قسم دوم ارکسترها ، ارکسترهای دولتی هستند که در ایران دو ارکستر ملی و سمفونیک تهران داریم که زیرنظر بنیاد فرهنگی هنری رودکی فعال هستند. عملا ارکستر سمفونیک تهران که مهمترین ارکستر ایران به شمار میآید، شرایط خوبی ندارد و مدتی هم هست که با خبر شدیم چهل نوازنده خوب این ارکستر به هر دلیلی کنار گذاشته شدهاند، متأسفانه این اتفاق خوبی نیست که با نوازندگان لج و لجبازی بشود، بهترین حالت این است که با آنها صحبت کنند چراکه آنها از بهترینهای ارکستر سمفونیک بودند هر چند که شاید نیروهای جدید با امتحان هم به ارکستر امده باشند اما بهترین حالتش این است که افراد قدیمی هم به ارکستر بازگردند و باآنها صحبت شود.
فکر میکنید علت گرایشی که الان کمپانیهای موسیقی به سمت موسیقی پاپ دارند سلیقه مردم به این سمت و ذائقه آنها است یا گرایشی که خود جامعه هنری به سمت پاپ پیدا کرده است؟
من حس میکنم سلیقه جامعه را همان قشر هنرمند یا کمپانیها مشخص میکنند. وقتی یک مغازه داری جنسی با کیفیت و خوب را پشت ویترین مغازه خود قرار ندهد چطور میتواند انتظار داشته باشد که جامعه آن را ببیند و بپسندد؟ در حالیکه چیزهای دیگری را پشت ویترین قرار داده و مشتری چیزهای دیگری را میبیند! ویترین موسیقی ما این روزها دست افرادی است که پلیبک میخوانند که نه شعر و ترانه درستی دارند و نه آهنگسازی خوبی، البته ما پاپ خوان خوب هم داریم من هم معتقدم که از هر قشر و سبکی همه باید فعالیت خود را داشته باشند اما مسئله برجسته سازی است که به سایر بخشهای موسیقی ضربه میزند و به نوعی خیانت به موسیقی محسوب میشود. کمپانیها باید رویکرد درست داشته باشند و من هم منظورم این نیست که از موسیقی کلاسیک حمایت بشود و پاپ نشود، بلکه اینکه واقعا چه کسانی را انتخاب و مورد حمایت قرار دهند ، خیلی مهم است . اگر بحث سلیقه مردم است باید گفت که مردم محصول کاری را میبینند که کمپانیها ارائه میدهند اگر کار خوب ارائه شود، گوش موسیقیایی مردم هم تقویت میشود، مردم ما اطلاعات موسیقیایی ضعیفی دارند اما امروز فرصت برای اینکه بتوانیم شرایط را بهبود بدهیم، خیلی زیاد داریم.
در حال حاضر شرایط مالی برای فعالیت هنرمندان و نوازندگان در ارکسترهای مختلف به چه صورت است، آیا شرایط طوری است که بتوانند زندگیشان را از این را بگذرانند؟
من همیشه میگویم نوازندههای ما متاسفانه شرایط مالی خوبی ندارند، ما دوران کرونا را تجربه کردیم، خیلی وقتها اجراها کنسل شد، نوازندهها هم فقط به عشق این کار است که ایستادهاند وگرنه با این هزینهها شرایط موسیقی و وضعیت اقتصادی آنها تعریفی ندارد ، فرقی هم ندارد که در تهران یا دیگر شهرستانها باشند.
راه برون رفت از وضعیت فعلی را چه میبینید؟
یکی از راههای موفقیت و آینده سازی در موسیقی ایران، ایجاد ارکستر نوجوانان است که من چند سال پیش پیشنهاد چنین ارکستری را به بنیاد دادم و حتی پروپوزالی هم برایش نوشتم، ولی متاسفانه عاملینی مانع ایجاد چنین ارکستری شدهاند اما هنوز هم دیر نیست و ما میتوانیم برای آینده موسیقی کشور چنین ارکستری را ایجاد کنیم. برسیم به ارکستر آلنام، از ابتدای فعالیت این ارکستر برایمان بگویید و حضورتان برای آغاز فعالیتش ، شما از رهبران جوان ارکستر ایرانی هستید که در این عرصه فعال شدید.من فعالیت موسیقیاییام را از کودکی و با ساز پیانو آغاز کردم، در کشور آذربایجان در رشته رهبری ارکستر سمفونیک و اُپرا تحصیل کرده و فارغ التحصیل آکادمی موسیقی باکو شدم، ترمهای آخر تحصیلی ارکستر فلارمونیک باکو را تشکیل دادم که نوازندگان خوبی هم داشت. سال ۹۵ که به ایران آمدم با همین ارکستر فلارمونیک اجراهای مختلفی از جمله در اردبیل و حتی تالار وحدت در تهران داشتم و در سال ۹۸ هم ارکستر آلنام را تشکیل دادم، فعالیتهای زیادی داشتیم حتی دوران کرونا با همکاری بنیاد رودکی یک ارکستر آنلاین هم در تالار وحدت اجرا کردیم اما شرایط طوری شد که مدتی متوقف بودیم و حال امیدواریم که امسال بتوانیم اجراهای مختلفی داشته باشیم، نه فقط در ژانر موسیقی ارکسترال بلکه در موسیقی کلاسیک و فیلم هم تصمیم داریم تا نیمه دوم سال فعال شویم و قطعات ایرانی را هم روی صحنه ببریم.
آقای علیپور شما در باکو مدت زیادی حضور داشتید، برایمان بفرماید که نقطه قوت موسیقی آذربایجان چیست؟
ببینید من فقط به همین اکتفا کنم که سالیانه در کشور آذربایجان ده تا دوازده فستیوال بزرگ موسیقی برگزار میشود، فستیوال مقامی، راستراپویچ، قَبَله (Qəbələ)، اوزرحاجیبلی، فیکرت امیر اف، موسیقی مدرن (قارا قارایو)، روستروپوویچ، فستیوال موسیقی جاز و ... که همین نشان از هزینه زیاد دولت برای موسیقی در این کشور دارد و قطعا با شرایط ما قابل مقایسه نیست.
من خودم خیلی اهل جشنواره شرکت کردن نیستم حال چه فجر و چه جشنواره دیگر تجربهای ندارم.
ازاینکه هم در آذربایجان موسیقی کار کردید و هم ایران چه شرایطی داشتید و چه حسی دارد؟
ببینید برای من فرقی ندارد وقتی شما وارد عرصه موسیقی میشوید زبان بی معنا میشود ، شعار موسیقی هم یکی شدن همین فرهنگها و زبانها است حال چه هندی باشد چه ایرانی و چه کلاسیک هر چیزی تعصبی نگاه کردن بدان اشتباه است و کار افراد سطح پایین و عوام است، همه این کشورها قبلتر جزو ایران فرهنگی بودهاند.
رشته رهبری ارکستر در ایران به صورت تخصصی وجود دارد؟
اطلاع دقیق ندارم اما فکر میکنم دانشگاه هنرهای زیبا داشته باشد متأسفانه یک شرایطی در یک دوره حاکم بود هر کسی که تخصص کمی پیدا میکرد و در زمینه چند آلت موسیقی هم نوازندگی میکرد، به رهبری ارکستر میپرداخت. به طور تخصصی ما رهبر ارکستر در ایران کم داریم اکثرا همان نوازنده و آهنگسازها هستند به خاطر همین چند سالی است که رهبری ارکستر در ایران جایگاه ویژهای پیدا کرده و بعضیها به دنبال این رشته میروند و واقعا هم نیاز هست. من نظرم این است کسی که میخواهد رهبری ارکستر کار کند از همان ابتدا این رشته را تخصصی دنبال کند چرا که در دانشگاه دروسی میآموزد که به لحاظ تکنیکی و تخصصی برایش لازم است از روانشناسی رهبری ارکستر تا دروس تکنیکال که همه مهم هستند.
شده تا به حال اتفاقی روی صحنه بیافتد که پیش بینی نشده باشد؟ مثلا اتفاقی کار را دچار حاشیه کند یا به تعطیلی بکشاند؟
بله ذات این کار اتفاقات پیش بینی نشده است، به نظر من سختترین اجرایمان همان اجرای آنلاین بود که در تالار وحدت و با همکاری تالار رودکی اجرا کردیم که سالن خالی بود و هیچ انرژی از تماشاگر نمیگرفتیم با وجود اینکه میدانستیم تماشاگر کار را میبیند اما چون در سالن حضور فیزیکی نداشت، انرژیمان کم بود.
در حال حاضر یک گروه ارکستر بخواهد در سالنی مثل رودکی یا برج آزادی و هر جای دیگری به اجرا برود، چه هزینهای باید پرداخت کند و آیا درصدی حساب میشود یا خیر؟
درباره بنیاد رودکی باید بگویم که چون یک ارگان نیمه دولتی است، هزینههایش هم تعریف شده است یعنی درصدی نیست و اگر شما بلیت فروشی داشته باشی یا نداشته باشی، سالن هزینهاش را دریافت میکند البته برخی مواقع هم همکاریهایی دارند. منتها مسئله این است که اجرا رفتن در شرایط کنونی برای ارکسترها نمیصرفد، نه فقط وحدت بلکه همه سالنهای ایران، چرا که درآمد زیاد ندارد و از نظر اقتصادی مشکلات زیاد است شما حساب کنید در سال جاری شاید سه ـ چهار ارکستر روی صحنه رفتهاند.
همه اینها سر جمع نشان میدهد که ارکسترها نیاز به حمایت بیشتری دارند، اکثرا سالنها خالی هستند و اجرا نیست، ارکسترهای مستقل و نواحی نیاز به حمایت دارند، من کسانی را میشناسم که بهترین صدا و نوازندگی را دارند اما در شهر کوچک خودشان دیده نمیشوند، خیلی اوقات بعد از اجراها پشت صحنه ما فیدبک ها را از نوجوانها میگیریم که چقدر علاقهمند این عرصه موسیقی هستند اما اینها واقعا از قاب تلویزیون قابل تشخیص نیست، مردم باید به دیدن موسیقی ارکسترال بیایند چرا که این موسیقی در ایران دیده نمیشود، آن هم در قلب ایران که تهران باشد، حال شما شهرهای دیگر را هم حساب کنید که چه شرایطی ممکن است داشته باشند.
ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.
من هم از شما و خبرگزاری آنا برای چنین فرصتی تشکر میکنم.
انتهای پیام/
منبع: آنا
کلیدواژه: وحید علیپور موسیقی رهبر ارکستر ارکستر آلنام نوازنده ارکستر سمفونیک تهران ارکستر سمفونیک موسیقی کلاسیک ارکستر آلنام رهبری ارکستر عرصه موسیقی تالار وحدت کمپانی ها علی پور پلی بک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۵۴۱۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
داستان تیتراژ سریال«دلیران تنگستان»/ وقتی موسیقی ایرانی محترم است
دریافت 46 MB
خبرگزاری مهر-گروه هنر-علیرضا سعیدی؛ کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش میکند با انتخاب عناصر، فرمها و چینشها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطب یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکتهسنج، اندیشمندانه و حسابشده پیش روی مخاطبان قرار میگیرد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته میشود که بیننده را از اساس از یک اثر تصویری دور میکند.
آنچه بهانهای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروری بر ماندگارترین و خاطرهسازترین موسیقیهای مربوط به برخی برنامهها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آنها برای ما در هر شرایطی میتواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطرهبازی پس از آغاز و انتشار در نوروز ۱۴۰۰ و استقبال مخاطبان از آن، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطرهبازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهنمان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سالهایی که حالمان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.
«خاطره بازی تیتراژهای ماندگار» عنوان سلسله گزارشی آرشیوی با همین رویکرد است که بهصورت هفتگی میتوانید در گروه هنر خبرگزاری مهر آن را دنبال کنید.
در صدوچهاردهمین شماره از این روایت رسانهای به سراغ موسیقی متن و تیتراژ سریال ماندگار «دلیران تنگستان» به آهنگسازی احمد پژمان و همراهی علی رهبری رفتیم که در آن روزگار توانست ارایه دهنده گونه ای از موسیقی متن و تیتراژی در سریال های تلویزیونی باشد که به واسطه توانمندی های احمد پژمان در حوزه آهنگسازی و همچنین همراهی هنرمند دارای اعتباری چون علی رهبری می تواند همچنان به عنوان یک کارگاه آموزشی در حوزه آهنگسازی مورد توجه هنرجویان و علاقه مندان این حوزه قرار گیرد. مسیری که با همراهی تعدادی از نوازندگان حرفه ای و بومی منطقه جنوب به نوعی ساختارشکنی کرده و توانست قدرت و خلاقیت یک آهنگساز مستقل و درجه یک چون احمد پژمان را به مخاطبان معرفی کند.
سریال تلویزیونی «دلیران تنگستان» مجموعه ای تلویزیونی به نویسندگی و کارگردانی همایون شهنواز است که طی سال های ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۲ ساخته و اولین بار در سال ۱۳۵۳ پیش روی مخاطبان قرار گرفت و بعدها پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و در همان سال های اولیه انقلاب مجددا به نمایش درآمد. مسیری که بعد از پخش سری اول آن نزدیک به بیست مرتبه در سال های مختلف از شبکه های تلویزیون پخش و موجب شد تا این سریال از حیث مرتبه تکرار پخش آن نیز جزو رکورداران محسوب شود.
محور داستانی سریال هم متمرکز بر معرفی رییس علی دلواری یکی مفاخر ملی ایران در دفاع از خاک میهن است؛ آن زمان که انگلیس به بهانه محاصره هرات، به جنوب ایران حمله کرد. در این مسیر شخصی به نام احمد تنگستانی از فعالان جنبش جنوب ایران در مقابل انگلیس به همراه ۳۰۰ نیروی دلاور، در قلعه ای ویران به دفاع از ایران می پردازند. البته در این مبارزه ۲ انگلیسی به دست مردم قطعه قطعه می شوند و دولت انگلیس به خونخواهی از آن ها از آب و خشکی به جنوب کشورمان حمله می کند. در این اثنا رییس علی دلواری مردم دلوار و تنگستان را مسلح و همراه با آن ها به دفاع از خاک میهن در مقابل تجاوز بیگانگان می پردازد.
مجموعه تلویزیونی «دلیران تنگستان» برداشتی آزاد از کتاب «دلیران تنگستانی» به نویسندگی محمدحسین رکن زاده آدمیت است که همایون شهنواز علاوه بر استفاده این منبع، از آثار پژوهشی و تاریخی دیگری برای نگارش فیلمنامه بهره مند شده بود. شرایطی که موجب شد این سریال ۲ بخش تاریخی دوره مبارزات احمد تنگستانی و مبارزه رییس علی دلواری را برای مخاطبان به تصویر بکشد. مسیری که به دلیل عدم استفاده از لهجه بومی برای گویش بازیگران و استفاده از دوبله در آن دوران موجب انتفاداتی هم شد اما یکی از منابعی است که توانست بخشی از یک دوره تاریخی ایران را به تصویر بکشد.
سریال «دلیران تنگستان» در چهارده قسمت طی ۲ سال ساخته شد و یک گروه ۵۰۰ نفری در بوشهر، تنگستان، اهرم، چغادک، تنگک، بندرسیراف، ده سولقان، شیراز و تهران پروژه را به سرانجام رساندند. پروژه ای که پخش آن در آن دوران به دلیل فقدان سیستم پخش رنگی به صورت سیاه و سفید پیش روی مخاطبان قرار گرفت.
محمود جوهری در نقش رییس علی دلواری، شهروز رامتین در خالو حسین دشتی، غلامحسین لطفی در نقش حاج یوسف، کاوه مخبری در نقش احمد تنگستانی، علی اکبر مهدوی فر در نقش باقرخان، منوچهر فرید در نقش موقرالدوله، اسماعیل داورفر در نقش سید محمدرضا کازرونی، هادی اسلامی در نقش نمازگزار، حمید طاعتی در نقش سید مهدی بهبهانی، کامران نوزاد در نقش شیخ حسین خان، نعمت الله گرجی در نقش دریابیگی، محمد ابهری در نقش میرزاعلی کازرونی، منوچهر آذر در نقش واسموس، قاسم سیف در نقش بالیوز، منوچهر حامدی در نقش سلطان اخگر و حسین محجوب در نقش سید محمد دکتر هنرمندانی بودند که در این اثر به عنوان بازیگر حضور داشتند.
اما از ارایه اطلاعات تاریخی و شناسنامه ای این اثر تاریخی که بگذریم، این موسیقی متن و تیتراژ سریال است که به دلیل حضور هنرمندان تمام عیاری چون احمد پژمان و علی رهبری به عنوان آهنگساز توانسته بر کیفیت موسیقایی اثر ارزش ۲ چندانی بخشیده و این موسیقی را تبدیل به خاطره ای ماندگار برای مخاطبانش کند. مسیری که به دلیل ساختار موسیقی تیتراژ چه به لحاظ بصری و چه موسیقایی اش می تواند به عنوان اثری پیشگام در حوزه موسیقی تیتراژها معرفی شود.
آن هنگام قبل از آغاز سریال و در تیتراژ که با ملودی ملهم از هم جواری سازهای جهانی و سازهای بومی ایران به ویژه منطقه جنوب تلفیق شده و به گوش شنیداری مخاطب می رسد، مجموعه تصاویری نیز در قالب انیمیشن به بیننده با مفهومی خاص ارایه می شود. نخل هایی که تبدیل به اسب سوارانی سلاح به دست می شوند و در قالب یک تایپوگرافی که در آن دوران خلاقیتی کم نظیر به حساب می آمد، سریال «دلیران تنگستان» به مخاطب معرفی میشود. تصاویری که با همراهی موسیقی حماسی طراحی شده توسط گروه آهنگسازی با نواهای محلی جنوب کشور به ویژه سنج و دمام توازن گوش نوازی را طراحی کردند که بی تردید در آن سال ها توانست به عنوان یکی از پیشگام ترین موسیقی تیتراژها معرفی شود.
حماسه حق پرست از فعالان موسیقی منطقه بوشهر چندی پیش درباره موسیقی تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» گفته بود: از آن تک یاختهای که در تیتراژ شروع میکند به رشد و تبدیل میشود به آن اسبسوار تنگستانی، شما ببینید آهنگساز به چه شکل از آن بوق ماندگار استفاده کرده و بعد چه استفاده به جایی در ارکستراسیون و سازبندی از سنج انجام می دهد. این یعنی استادانهترین وجه ممکن برای بهکارگیری بوق و سنج و تمپویی که رفته رفته دمام را زیاد و این روند هم همراه با شروع سریال انجام می شود. به هر صورت یک سری عوامل دست به دست هم دادند تا توانستند یک موسیقی ماندگار بسازند. کما اینکه آقای شهنواز در موسیقی «شاه خاموش» هم به همین استقلال موسیقایی میرسد. ضمن اینکه احمد پژمان و علی رهبری وقتی کنار هم قرار گرفتند توانستند این موسیقی را خلق کنند.
این پژوهشگر و نوازنده موسیقی ایرانی در یادداشت دیگری که به همین مناسبت در رسانه ها منتشر کرد، نوشته بود: «همه بوشهر و بی شک کشور حتی، سریال جاودانه «دلیران تنگستان» ساخته همایون شهنواز را همواره و همیشه به خاطر دارند و هر بار که مجدداً این سریال پخش می شود، علاقه مندی به روایتِ تاریخی و بازیِ بازیگران تو را به تماشا وامی کشاند. در این بین اما موسیقی تیتراژ حکایت خود را دارد! صدای آغازین؛ بوق! کشش و امتداد! صفیر مبارزه و استقامتِ این اقلیم و جغرافیا! درآمیختگی کوبش! شروع و اوج! تو گویی تپش مردمان این خطه جنوبی است تا نبض تند خود به رخ استعمار بریتانیا بکشاند! اما عوامل و عناصر موسیقاییِ احمد پژمان چنان نقش تاثیرگذار خود را در ساختار و شاکله یک مجموعه تلویزیونی ایفا نموده چه اگر موسیقی سریال شنیده شود، ناخودآگاه ذهن مخاطب را به یاد «دلیران تنگستان» آورده که خود شاخصه یک اثر ماندگار هنری است که اندیشه و نگاه فنی به همراه خاطره سازی با گرایش مردم شناختی را درون خود جای داده است. شاهنامه خوانی و نوحه با صدای زنده یاد جهانبخش کردی زاده از دیگر موارد و انتخاب شایسته موسیقی سریال می باشد که با نگاه و روحیه جنوبی آهنگساز شاید البته بی ارتباط نباشد.»
هوشنگ جاوید از پژوهشگران صاحب نام موسیقی نواحی ایران هم چندی پیش بود که در یکی از گفتوگوهای رسانه ای خود درباره موسیقی تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» گفته بود: من در شیراز از استاد احمد پژمان پرسیدم «شما که غرب درس خواندی، موسیقی غربی و ارکسترها را هم خوب میشناسی، چه شد که رفتی در تیتراژ سنج و دمام بوشهری را استفاده کردی؟». گفت «فکر نکن ساده بوده. برای من کلی سمفونی آوردند. تهیهکننده و حتی مدیر تلویزیون وقت گفتند که میخواهیم یک چیزی مثل این سمفونیها باشد». واقعاً از بالا فشار بوده. گفت «ولی هرچه اینها را گوش کردم دیدم به درد نمیخورند. یک نفر یک نوار آورد، گفت این سنج و دمام خودمان است شاید به دردت بخورد. تا گوش کردم گفتم همینه. موسیقی روی این فیلم باید این باشد». تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» که شروع میشود چقدر قشنگ است! خب این آدمی که خارج رفته بود نمیشد قبول کند چنان چیزی بسازد؟ واقعاً فکر و اندیشه و آن ایراندوستی و فهم بالایی که در استاد پژمان وجود دارد خیلی قشنگ تعهد ایرانی را نسبت به موسیقی نشان میدهد. این سریال هر جا برود موسیقیاش تأثیرگذار است. چون میدانند مال همانجاست و هویت دارد.
احمد پژمان که به دلیل خلق بسیاری از آثار ماندگار و دارای کیفیت در حوزه های آهنگسازی و پژوهش همواره به عنوان یکی از مهم ترین و جریان ساز ترین هنرمندان عرصه موسیقی ایران معرفی شده هم در یکی از معدود گفتوگوهایش بود که درباره ساختار موسیقایی آثارش توضیح داده بود: آهنگسازی که موسیقی میهن خود را نداند نمی تواند آهنگساز خوبی باشد و آهنگسازی عاریتی می شود که نظیرش در دنیا فراوان است و ارزشی هم ندارد. من همیشه به موسیقی ایرانی فکر می کنم، زیرا بنای موسیقی من ایرانی است؛ موتیف و بعضی تمها ایرانی است، ولی هارمونی من صددرصد صدای ایرانی نمی دهد؛ چون خود هارمونی اساسا یک مقوله غربی است و ارکستر هم طبعا صدای ایرانی ندارد؛ چراکه سازها ایرانی نیستند. اما همیشه کوشیدهام رنگ و حالت ایرانی را در آثار خود حفظ کنم و معتقدم آهنگسازان ما باید بیشتر به سنتهای موسیقی خودمان متکی باشند و نباید به دنبال موتیفهای غربی بروند.
وی درباره خلق موسیقی سریال «دلیران تنگستان» هم گفته بود: روی یک نوار سونی ۹۰ دقیقهای روزانه سنج و دمام گوش میکردم، از این طریق با آقای کردیزاده آشنا میشوم و حاصل این ارتباط میشود ضبط موسیقی سریال «دلیران تنگستان» که با همراهی عدهای از اهالی بوشهر در رادیو و تلویزیون شیراز انجام شده است.
به هر ترتیب موسیقی متن و تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» از جمله آثار موسیقایی است که توانسته بخشی از توانمندی های ۲ آهنگساز مطرح و جریان موسیقی کشورمان را به مخاطبان معرفی کند. مسیری که طی سال های اخیر اگرچه در حوزه کیفیت می تواند با دقت و تحلیل بیشتری مورد توجه قرار گیرد اما دربرگیرنده ابعاد مثبت و ارزشمندی است که توجه و عنایت بیشتر به بزرگان موسیقی این سرزمین را ۲ چندان می کند.
کد خبر 6088293 علیرضا سعیدی